معنی غملج
- غملج (غَ لَ)
- آنکه بر یک روش و حال نپاید، گاهی قاری و گاهی شاطر و وقتی بخیل و وقتی سخی و باری شجاع و باری جبان باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از تاج العروس). مؤنث آن نیز غملج است. (از اقرب الموارد). غملّج. غملاج. غملوج. غملیج. غمالج. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
