جدول جو
جدول جو

معنی مضیم - جستجوی لغت در جدول جو

مضیم(مَ)
مظلوم و مرد به حق ناتمام رسیده. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مریم
تصویر مریم
(دخترانه)
نام مادر عیسی (ع)، گلی سفید و خوشبو و دارای عطر بادوام، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مضیع
تصویر مضیع
ضایع کننده، تباه سازنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
در خور ملامت، سزاوار نکوهش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مریم
تصویر مریم
گل مریم، نوعی گل سفید و خوش بو با بوتۀ پیازدار که پیازش را می کارند،
نوزدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹۸ آیه، کهیعص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضیف
تصویر مضیف
محل ضیافت، جای پذیرایی مهمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخیم
تصویر مخیم
جایی که در آن خیمه برپا کرده باشند، خیمه گاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقیم
تصویر مقیم
کسی که در جایی اقامت دارد، برپا دارنده، ثابت، پابرجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضیق
تصویر مضیق
جای تنگ، تنگنا، تنگه ای که دو دریا را به هم وصل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هضیم
تصویر هضیم
ستم رسیده، شکم باریک: زن، غنچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
نکوهیده در خور سرزنش نکوهیده ملامت شده سزاوار نکوهش در خور ملامت: (سخن حجت بر وجه ملامت مشنو تا نمانی بقیامت خزی و خوار و ملیم) (ناصر خسرو. 301) توضیح در بیت فوق میتوان بفتح اول نیز خواند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقیم
تصویر مقیم
آنکه در جایی آرام کند، و آنرا وطن قرار دهد، ساکن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضرم
تصویر مضرم
آذر سنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیء
تصویر مضیء
درخشنده روشنایی دهنده، درخشان روشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیر
تصویر مضیر
شیر ترش، سپید
فرهنگ لغت هوشیار
تباه کننده تبست تباهیده آسیب یافته تباه کننده، زمانکش سستکار ضایع کرده شده ضایع کننده تباه سازنده، تلف کننده وقت اهمال کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیف
تصویر مضیف
میزبان
فرهنگ لغت هوشیار
گلی است که برگ و گونه و پیاز آن چون نرگس است و بوی بسیار خوشی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تاژ گاه چادر گاه، لشکرگاه جایی که در آن خیمه زنند خیمه گاه: و محلی که مجال انداختن عراده و منجنیق بود مخیم نزول همایون ساخت، اردوگاه معسکر
فرهنگ لغت هوشیار
چرم سپید که برآن نویسند، کیسه چرمین، جامه دان چرمین، گستردنی، دوالباف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضمیم
تصویر ضمیم
همراه، گرد آورده همراه صاحب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خضیم
تصویر خضیم
خورده جویده، بران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضیم
تصویر رضیم
ساختمان سنگی سنگ چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیق
تصویر مضیق
جای تنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیء
تصویر مضیء
((مُ))
درخشنده، روشنایی دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
((مُ))
سزاوار نکوهش، درخور ملامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
((مَ))
ملامت شده، نکوهیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقیم
تصویر مقیم
((مُ))
اقامت گزیده
فرهنگ فارسی معین
((مَ یَ))
گیاهی است زینتی از تیره نرگسی ها. این گیاه علفی و دارای گل های سفید زیبایی است که دارای عطر مطبوعی می باشد. اصل این گیاه را از ایران می دانند، مریم عذرا مادر حضرت عیسی (ع) دختر عمران که در هجده سالگی روح القدس بر او ظاهر شد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضیع
تصویر مضیع
((مُ ضَ یَّ))
ضایع کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضیف
تصویر مضیف
((مَ))
جای پذیرایی از مهمان، محل ضیافت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضیق
تصویر مضیق
((مَ))
جای تنگ، تنگنا، تنگه ای که دو دریا را به هم وصل می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخیم
تصویر مخیم
((مُ خَ یَّ))
جایی که در آن خیمه زنند، خیمه گاه، اردوگاه، معسکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضمیم
تصویر ضمیم
((ضَ))
همراه، صاحب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هضیم
تصویر هضیم
((هَ ض))
ستم دیده، زن باریک شکم، غنچه ناشکفته
فرهنگ فارسی معین