معنی مقیم تصویر مقیم مقیم کسی که در جایی اقامت دارد، برپا دارنده، ثابت، پابرجاکسی که در جایی اقامت دارد، برپا دارنده، ثابت، پابرجا فرهنگ فارسی عمید