جمع واژۀ مفعول. (ناظم الاطباء). رجوع به مفعول شود. - مفاعیل خمسه، عبارت از مفعول به، مفعول معه، مفعول فیه، مفعول له و مفعول مطلق است. و رجوع به همین کلمه ها شود. ، (اصطلاح عروض) یکی از اجزاء عروضی است و این از ’مفاعیلن’ منشعب گردد بدین سان که ساکن سببی که در آخر جزو باشد بیندازند و متحرک آن را ساکن گردانند تا جزو کوتاه شود و ’مفاعیلن’ به قصر ’مفاعیل’ شود و آن را مقصور خوانند. (از المعجم چ دانشگاه ص 52)
جَمعِ واژۀ مفعول. (ناظم الاطباء). رجوع به مفعول شود. - مفاعیل خمسه، عبارت از مفعول به، مفعول معه، مفعول فیه، مفعول له و مفعول مطلق است. و رجوع به همین کلمه ها شود. ، (اصطلاح عروض) یکی از اجزاء عروضی است و این از ’مفاعیلن’ منشعب گردد بدین سان که ساکن سببی که در آخر جزو باشد بیندازند و متحرک آن را ساکن گردانند تا جزو کوتاه شود و ’مفاعیلن’ به قصر ’مفاعیل’ شود و آن را مقصور خوانند. (از المعجم چ دانشگاه ص 52)
جمع واژۀ مشعل. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (محیط المحیط) (اقرب الموارد) : در ظلمت معرکه به مشاعل سلاح و شمعهای سنان استضأت نمودند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 229). مشاعل شریعت در آن دیار و اعصار برافروخت و مساجد بنیاد نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 348).... مشاعل طلا و نقره و مس و دنبه و پیه و روغن چراغ و... (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 32) ، جمع واژۀ مشعل و مشعال. (محیط المحیط) (اقرب الموارد). و رجوع به مشعل و مشعال شود
جَمعِ واژۀ مَشعل. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (محیط المحیط) (اقرب الموارد) : در ظلمت معرکه به مشاعل سلاح و شمعهای سنان استضأت نمودند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 229). مشاعل شریعت در آن دیار و اعصار برافروخت و مساجد بنیاد نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 348).... مشاعل طلا و نقره و مس و دنبه و پیه و روغن چراغ و... (تذکره الملوک چ دبیرسیاقی ص 32) ، جَمعِ واژۀ مِشعل و مِشعال. (محیط المحیط) (اقرب الموارد). و رجوع به مِشعل و مِشعال شود
جمع مشعل مشعله، شماله ها چراغواره ها خوله ها جمع مشعل و مشعله: ایزد - سبحانه و تعالی - صدهزار قنادیل رحمت و رضوان و مشاعل بشری و غفران بروان پاک او برساناد خ
جمع مشعل مشعله، شماله ها چراغواره ها خوله ها جمع مشعل و مشعله: ایزد - سبحانه و تعالی - صدهزار قنادیل رحمت و رضوان و مشاعل بشری و غفران بروان پاک او برساناد خ