- مرتشی
- رشوه گیر
معنی مرتشی - جستجوی لغت در جدول جو
- مرتشی ((مُ تَ))
- رشوه گیرنده
- مرتشی
- رشوه گیر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که ردا پوشیده باشد، محتجب
پسندیده، خوب و مرغوب، برگزیده، پسندکرده شده
خشنود، برگزیده، لقب حضرت علی (ع)
امیدوار، آنکه نسبت به برآورده شدن آرزویش خوشبین باشد، آرزومند، متوقع، مایۀ امید، راجی، بیوسنده
بر گرفته از مرتشی بنگرید به مرتشی مرتشی: داده ای دل در پی او جان دیده برویش زلف پریشان داده پی نان لذت ایمان قاضی بی دین مفتی مرتش. (نصیرای بدخشانی)