جدول جو
جدول جو

معنی ارتشی

ارتشی((اَ تِ))
منسوب و مربوط به ارتش، آن که در ارتش کار می کند، به رنگ لباس های نظامی، خاکی
تصویری از ارتشی
تصویر ارتشی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ارتشی

ارتشا

ارتشا
رشوه ستدن، رشوت ستاندن، رشوه گرفتن، رشوه خوردن، پارک گیری، بدگند گیری
فرهنگ لغت هوشیار

ارتری

ارتری
اِراطریاس. شهری به اُبِه که ایرانیان در نخستین جنگ با یونان (جنگهای مادی) آنرا ویران کردند (490 قبل از میلاد). و رجوع به ایران باستان ص 658 و 668 و 670 و 678 و 680 و 682 و 790 و1649 و 2658 شود. و آن موطن مُنادِموس فیلسوف است. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی (ارتریا) و اراثرس شود، خون از بینی آوردن
لغت نامه دهخدا