در بدیع شعری که در آخر هر مصراع آن چند کلمۀ زیاده از وزن می آورند، برای مثال ای کامگارسلطان انصاف تو به گیهان ی گشته عیان / مسعودشهریاری خورشید نامداری ی اندر جهان / ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی و رایت ی چون بوستان (مسعودسعد - ۴۵۵)، افزون شده، زیاد
در بدیع شعری که در آخر هر مصراع آن چند کلمۀ زیاده از وزن می آورند، برای مِثال ای کامگارسلطان انصاف تو به گیهان ی گشته عیان / مسعودشهریاری خورشید نامداری ی اندر جهان / ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی و رایت ی چون بوستان (مسعودسعد - ۴۵۵)، افزون شده، زیاد
ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
ظرف و کوزه گلی لعاب دار یا چینی دهن گشاد: ... با تمامی چینی آلات از لنگریهای بزرگ فغفوری و مرتبانها و بادیه ها ودیگر ظروف نفیسه غوری و فغفوری که در چینی خانه موجود بود وقف ژستانه متبرکه صفیه صفویه... فرموده
افزون شده، زیاد شده، نوعی شعر که در آخر هر مصراع عبارتی کوتاه شبیه به نثر مسجّع بیفزایند که در معنی با آن مصرع مربوط اما از وزن اصلی شعر خارج و زاید باشد
افزون شده، زیاد شده، نوعی شعر که در آخر هر مصراع عبارتی کوتاه شبیه به نثر مسجّع بیفزایند که در معنی با آن مصرع مربوط اما از وزن اصلی شعر خارج و زاید باشد