- مجعل (مُ عِ)
اداکننده مزد. (ناظم الاطباء). مزد دهنده. (از منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد) ، آنکه فرود آرد دیگ پایه را به دستمال. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ماء مجعل، آب کوکال ناک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آبی که در آن جعل فراوان باشد. (از ذیل اقرب الموارد) ، کلبه مجعل، ماده سگ گشن خواه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد)
