غفلت ورزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). غافل و بی فکر و بی خیال. (ناظم الاطباء) ، مشغول به غوطه وری همدیگر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغاطس شود
غفلت ورزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). غافل و بی فکر و بی خیال. (ناظم الاطباء) ، مشغول به غوطه وری همدیگر. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغاطس شود
افزاینده در بیع و جز آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افزون کننده در ربیع و جز آن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناجش شود، آن که بالای دست کسی برآمده و قیمت چیزی را زیاد کند بدون آن که ارادۀ خریدن داشته باشد. (ناظم الاطباء)
افزاینده در بیع و جز آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افزون کننده در ربیع و جز آن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناجش شود، آن که بالای دست کسی برآمده و قیمت چیزی را زیاد کند بدون آن که ارادۀ خریدن داشته باشد. (ناظم الاطباء)
با هم فراگیرنده شر و بدی را، فتنه انگیزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مشغول به ستیزه و جدال سخت. (ناظم الاطباء). و رجوع به تواطح شود
با هم فراگیرنده شر و بدی را، فتنه انگیزنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مشغول به ستیزه و جدال سخت. (ناظم الاطباء). و رجوع به تواطح شود
پای برجای و ثابت که یکی در پی دیگری باشد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، استوار. (از منتهی الارب) (آنندراج). استوار و سخت. (ناظم الاطباء). شدید. (اقرب الموارد)
پای برجای و ثابت که یکی در پی دیگری باشد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، استوار. (از منتهی الارب) (آنندراج). استوار و سخت. (ناظم الاطباء). شدید. (اقرب الموارد)
ابر که ساعتی بارد و ساعتی باز ایستد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، باران باریده شده در محلی بدون محل دیگر. (ناظم الاطباء). باران که جائی بارد و جائی نبارد. (از فرهنگ جانسون)
ابر که ساعتی بارد و ساعتی باز ایستد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، باران باریده شده در محلی بدون محل دیگر. (ناظم الاطباء). باران که جائی بارد و جائی نبارد. (از فرهنگ جانسون)