جدول جو
جدول جو

معنی متقاطر

متقاطر
قطره قطره چکیده، دسته های پیاپی آینده
تصویری از متقاطر
تصویر متقاطر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متقاطر

متقاطر

متقاطر
گردنده، چکنده قطره قطره چکنده، دسته های پیاپی آینده
متقاطر
فرهنگ لغت هوشیار

متقاطر

متقاطر
قطره قطره چکنده. (آنندراج) (از اقرب الموارد). هر آنچه می چکد و قطره قطره می ریزد. (ناظم الاطباء) ، چیزی پیاپی گردنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). گروه گروه پس از یکدیگر آینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تقاطر شود
لغت نامه دهخدا

متقاطع

متقاطع
آنچه از چیز دیگر بگذرد و آن را قطع کند، در ریاضیات دو خط که به هم برسند و یکدیگر را قطع کنند، بریده بریده، مقطّع
متقاطع
فرهنگ فارسی عمید

متقاصر

متقاصر
کوتاهی کننده باز ایستنده از امری اظهار کوتاهه نماینده جمع متقاصرین
فرهنگ لغت هوشیار

متقاطع

متقاطع
قطع کننده یکدیگر، دو خط که به یکدیگر برسند و همدیگر را قطع کنند (هندسه)
متقاطع
فرهنگ فارسی معین