جدول جو
جدول جو

معنی متعاطف

متعاطف((مُ تَ طِ))
به یکدیگر مهربانی کننده
تصویری از متعاطف
تصویر متعاطف
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متعاطف

متعاطف

متعاطف
بر همدیگر مهربانی کننده. (آنندراج). بر همدیگر مهربانی کرده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعاطف شود
لغت نامه دهخدا

متعارف

متعارف
همدیگر را شناسنده، معمول و رایج و کثیر الاستعمال و مستعمل، مردم با خضوع و خشوع
فرهنگ لغت هوشیار

متعاطی

متعاطی
از ’ع طو’، بدست گیرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). کسی که می گیرد چیزی را برای خوردن و یا آشامیدن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برای یکدیگر هدیه فرستنده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تعاطی شود
لغت نامه دهخدا