جدول جو
جدول جو

معنی مبایعت - جستجوی لغت در جدول جو

مبایعت
با هم خرید و فروش کردن، بیعت کردن
تصویری از مبایعت
تصویر مبایعت
فرهنگ فارسی عمید
مبایعت
بیعت کردن
تصویری از مبایعت
تصویر مبایعت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مباینت
تصویر مباینت
جدایی، تضاد، دشمنی، خصومت، تفاوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشایعت
تصویر مشایعت
پیروی کردن، در پی کسی رفتن، بدرقه کردن، مسافتی دنبال مسافر یا مهمان رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبایعه
تصویر مبایعه
مبایعت، با هم خرید و فروش کردن، بیعت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباینت
تصویر مباینت
از یکدیگر جدا شدن با هم مخالف بودن جمع مباینات
فرهنگ لغت هوشیار
مبایعه و مبایعت در فارسی: خرید و فروش، سر سپردن هم پیمان شدن خرید و فروش کردن، بیعت کردن، خرید و فروش، بیعت
فرهنگ لغت هوشیار
جماع کردن آرمیدن: و بلفظ فعل از آنست که فعل در باب مباشرت و مباضعت مضاف با مرد است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشایعت
تصویر مشایعت
چند قدم همراه کسی رفتن برای رخصت، پیروی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبایعه
تصویر مبایعه
((مُ یِ عِ))
خرید و فروش کردن، بیعت کردن، خرید و فروش، بیعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مباضعت
تصویر مباضعت
((مُ ضَ عّ))
جماع کردن، آرمیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشایعت
تصویر مشایعت
((مُ یِ عَ))
بدرقه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مباضعت
تصویر مباضعت
جماع کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبایع
تصویر مبایع
خریدار خریدار خرید کننده جمع مبایعین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبایع
تصویر مبایع
((مُ یِ))
خریدار، خرید کننده، جمع مبایعین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
بازگشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مباغضت
تصویر مباغضت
دشمنی، عداوت، خصومت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضاجعت
تصویر مضاجعت
با هم خوابیدن، همخوابگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مصارعت
تصویر مصارعت
با هم کشتی گرفتن، کشتی گیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخادعت
تصویر مخادعت
یکدیگر را فریب دادن، خدعه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباهات
تصویر مباهات
فخر کردن، نازیدن به کسی یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضارعت
تصویر مضارعت
مانند و شبیه یکدیگر شدن، مشابهت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسارعت
تصویر مسارعت
شتاب کردن، شتافتن، بر یکدیگر پیشی گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبادرت
تصویر مبادرت
اقدام کردن به کاری، پیشی گرفتن، شتاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجامعت
تصویر مجامعت
جمع شدن باهم، جماع کردن، هم بستر شدن با زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبالات
تصویر مبالات
اهتمام، توجه، اعتنا، در امری فکر و اندیشه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسایرت
تصویر مسایرت
با کسی به راه افتادن و با او در رفتن برابری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
رجوع کردن، بازگشتن، توبه کردن، بازگشتن به سوی خدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متابعت
تصویر متابعت
پیروی، از پی کسی رفتن، دنبال کسی روان شدن، متابعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسافعت
تصویر مسافعت
به یکدیگر ضربه و لطمه زدن، همدیگر را طرد کردن یا کشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدافعت
تصویر مدافعت
یکدیگر را راندن و دور کردن، از کسی حمایت و طرف داری کردن، دفاع کردن، سهل انگاری در انجام کاری، تعلّل کردن
فرهنگ فارسی عمید
کیانایی: کسانی که اپرام (طبیعت) را سازنده جهان می دانند، کسانی که آدمی را آفریده کیانای چارینه می دانند حکیمی که آدمی را آفریده از چهار طبیعت (طبایع اربع) می داند، حکیمی که طبیعت و دهر را خالق جهان می دانست
فرهنگ لغت هوشیار
پیشی گرفتن و شتابی کردن و دلیری نمودن، تبادر، مبادره، چالاکی، تعجیل و شتابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبادات
تصویر مبادات
آشکار کردن، ظاهر کردن دشمنی، ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباحثت
تصویر مباحثت
با یکدیگر بحث کردن، بحث گفتگو، جمع مباحثات
فرهنگ لغت هوشیار