معنی مباضعت
- مباضعت(کَ)
- از مباضعه عربی، غشیان. همخوابگی. آرمیدن با زن. جماع. مباعلت. مواقعه. وقاع. مقاربت. ملامسه. مماسه. مجامعت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و بلفظ فعل از آن است که در باب مباشرت و مباضعت مضاف با مرد است. (کشف الاسرار). و رجوع به مباضعه شود
