جدول جو
جدول جو

معنی مراجعت

مراجعت
رجوع کردن، بازگشتن، توبه کردن، بازگشتن به سوی خدا
تصویری از مراجعت
تصویر مراجعت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مراجعت

مراجعت

مراجعت
مراجعه. مراجعه. بازگشتن. (از غیاث اللغات). بازآمدن: علاجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود و بدان از یک علت مثلاً ایمنی کلی حاصل تواند آمد چنانکه طریق مراجعت آن بسته ماند. (کلیله و دمنه). رجوع به مراجعه شود، رجوع. بازگشت. برگشت. توبه:
پیراهن خلاف به دست مراجعت
یکتا کنیم و پشت عبادت دوتا کنیم.
سعدی.
- مراجعت دادن، برگرداندن. بازگرداندن. برگشت دادن.
- مراجعت کردن، رجوع کردن. بازگردیدن. بازآمدن. برگشتن
لغت نامه دهخدا