جدول جو
جدول جو

معنی لَطِيف - جستجوی لغت در جدول جو

لَطِيف
خوش برخورد، خوبه، جالب، خوش مشرب
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

لرزان، یک لرز، لرزنده
دیکشنری عربی به فارسی
به طور دلپذیر، به روشی زیبا، دلپذیر
دیکشنری عربی به فارسی
به طور نسیم وار، با باد ملایم
دیکشنری عربی به فارسی
به طور دلنشین، با ضبط زیبا
دیکشنری عربی به فارسی
لاغر، باریک
دیکشنری عربی به فارسی
تمیز، تمیز کردن، تر و تمیز
دیکشنری عربی به فارسی
پرپشت، سنگین، متراکم
دیکشنری عربی به فارسی
لذیذ، خوشمزه، دلپذیر، خوش طعم، آبدار، مطبوع، لذّت بخش
دیکشنری عربی به فارسی
بازی، بازیگوش
دیکشنری عربی به فارسی
ملاقات کردن، او ملاقات کرد
دیکشنری عربی به فارسی
شیطنت آمیز، میانگین
دیکشنری عربی به فارسی
شرجی، مرطوب
دیکشنری عربی به فارسی
آشنا، محبّت آمیز، اهلی، اهلی بودن
دیکشنری عربی به فارسی
ناقص، احمقانه، وحشت انگیز، بی محتوا، خفن، مسخره، مضحک
دیکشنری عربی به فارسی
معتبر، محترم، اشرافی
دیکشنری عربی به فارسی
زاری، مجرّد
دیکشنری عربی به فارسی
جزئی، اندک
دیکشنری عربی به فارسی
رادیکالیسم، افراط گرایی
دیکشنری عربی به فارسی
سخنور، یک واعظ
دیکشنری عربی به فارسی
سبک، نور، بی وزن
دیکشنری عربی به فارسی
صدای خش خش، سوئیچ کردن
دیکشنری عربی به فارسی
تنبل، کند
دیکشنری عربی به فارسی
خوش خو، به روشی زیبا، به طور مهربان
دیکشنری عربی به فارسی