- لوزینه
- نوعی شیرینی که با مغز بادام و پسته، گلاب و شکر درست می کنند، باقلوا
معنی لوزینه - جستجوی لغت در جدول جو
- لوزینه
- حلوایی است که از شکر (یا عسل) ومغز بادام نرم کوبیده ومخلوط به گلاب می سازند. این خمیر را در میان ورقه های بسیار نازکی از نان مانند لواش (و حتی از آن نیز نازکتر) می پیچند وبقطعه های کوچک می برند و در ظرفی بصف در کنار هم مرتب می کنند وشربتی از شهد و شیره تازه آمیخته به گلاب می جوشانند و برآن می ریزند. آخر الامر مقداری مغز پسته خر کرده و کوبیده بر روی آن می پراکنند
- لوزینه ((لُ یا لَ نِ))
- یک قسم شیرینی است که از شکر و گلاب و بادام و پسته ساخته شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مراد میمون است
خوراک روزانه: رزق روزیانه روزرینه، توشه، نسیب قسمت حظ
دوزنه، سوزن، نیش حشرات گزنده
حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپی، گپی، قرد
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، انتر، بوزنه، بوزنینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپی، گپی، قرد
جوزینه، حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
روزی، رزق و خوراک هرروزه، غذای روزانه، توشه، نصیب، قسمت
حلوایی که از مغز گردو سازند حلوای گوز چهار مغز: شربتی نیست بی گلو گیری هیچ گوزینه نیست بی سیری. (راحه الصدور)
پارسی تازی گشته لوزینک لوزینه افروشه بادام
لوزینه. یا حشو لوزینه. حشو ملیح
پارسی تازی گشته لوزینه افروشه بادام
بوزینه
بوزینه
منسوب به دوش (شب گذشته) دیشبی
پلکان، راهرو اطاق یا پشت بام که دارای چند پله باشد، شیب
مربوط به روز، هر روزه، روز به روز
هرچیز که از روی ساخته شده باشد، محکم استوار
منسوب به سبز سبز رنگ سبز گون، ماده سبز رنگی که در حفره های خاصی در داخل سیتوپلاسم سلولهای گیاهان موجود است و موجب سبزی اندام های سبز گیاهان میشود دانه های سبزینه موادی هستند 5 تایی یعنی از 5 عنصر ترکیب شده اند و فرمول آنها شباهت زیادی به فرمول هموگلوبین خون دارد با این تفاوت که به جای آهن در ترکیب دانه های سبزینه منیزیم وجود دارد که در این صورت به آن کلرفیل) آ (گویند و اگر از تعداد ئیدروژنها یک مولکول کاسته و در عوض یک اتم اکسیژن جای آن قرار گیرد کلرفیل) بی (بدست اید: خضره الورق کلروفیل
پارسی تازی گشته گوزینه خوراکی که از مغز گردکان یا گردو پزند
ساخته از چوب چوبی: افزار جوبین، رو پاکی سرخ رنگ که بر سر بندند، مرغی است صحرایی کاروانک