معنی لوزینج
- لوزینج (لَ نَ)
- معرّب لوزینه. فارسی معرب. (ثعالبی). قسمی شیرینی. لوزینه. (دهار). بادامی. حلوائی که از آرد بادام و شکر کنند.
- حشو لوزینج، حشوملیح. صاحب بن عباد وقتی بیت عوف بن محلم را که گوید: ’ان ّ الثمانین و بلغتها قد احوجت سمعی الی الترجمان’ شنید، گفت: و بلغتنی حشو است، لکن حشو لوزینج. (ازالجماهر فی معرفهالجواهر)
