معنی دوزینه
- دوزینه
- دوزنه، سوزن، نیش حشرات گزنده
واژههای مرتبط با دوزینه
بوزینه
- بوزینه
- مراد میمون است
دوشینه
- دوشینه
- منسوب به دوش (شب گذشته) دیشبی
روزینه
- روزینه
- خوراک روزانه: رزق روزیانه روزرینه، توشه، نسیب قسمت حظ
دوشینه
- دوشینه
- دوشین، شب گذشته، دیشب
جوزینه
- جوزینه
- حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
بوزینه
- بوزینه
- نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، اَنتَر، بوزِنِه، بوزَنینِه، پوزینِه، پَهنانِه، مَهنانِه، کَبی، کَپی، گُپی، قِرد
پوزینه
- پوزینه
- بوزینِه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، اَنتَر، بوزِنِه، بوزَنینِه، پَهنانِه، مَهنانِه، کَبی، کَپی، گُپی، قِرد
گوزینه
- گوزینه
- جوزینه، حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
روزینه
- روزینه
- روزی، رزق و خوراک هرروزه، غذای روزانه، توشه، نصیب، قسمت
