جدول جو
جدول جو

معنی جوزینه

جوزینه
حلوایی که با مغز گردو یا بادام درست کنند
تصویری از جوزینه
تصویر جوزینه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جوزینه

روزینه

روزینه
خوراک روزانه: رزق روزیانه روزرینه، توشه، نسیب قسمت حظ
روزینه
فرهنگ لغت هوشیار

جوزینج

جوزینج
پارسی تازی گشته گوزینه خوراکی که از مغز گردکان یا گردو پزند
جوزینج
فرهنگ لغت هوشیار

بوزینه

بوزینه
نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، اَنتَر، بوزِنِه، بوزَنینِه، پوزینِه، پَهنانِه، مَهنانِه، کَبی، کَپی، گُپی، قِرد
بوزینه
فرهنگ فارسی عمید

پوزینه

پوزینه
بوزینِه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، اَنتَر، بوزِنِه، بوزَنینِه، پَهنانِه، مَهنانِه، کَبی، کَپی، گُپی، قِرد
پوزینه
فرهنگ فارسی عمید

روزینه

روزینه
روزی، رزق و خوراک هرروزه، غذای روزانه، توشه، نصیب، قسمت
روزینه
فرهنگ فارسی عمید

لوزینه

لوزینه
نوعی شیرینی که با مغز بادام و پسته، گلاب و شکر درست می کنند، باقلوا
لوزینه
فرهنگ فارسی عمید