سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، والگونه، بهرامن، برای مثال روزی چو تازه دخترکی باشد / رخساره گونه داده به غنجاره (ناصرخسرو - ۲۹۸)
سُرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گُلگونِه، غازِه، غَنج، غَنجَر، غَنجار، گَنجار، آلگونِه، آلغونِه، بُلغونِه، غُلغونِه، گُلگونِه، گُلغونِه، وُلغونِه، لَغونِه، والگونِه، بَهرامَن، برای مِثال روزی چو تازه دخترکی باشد / رخساره گونه داده به غنجاره (ناصرخسرو - ۲۹۸)
از توابع اسپاهان و دارای معدن نقره است. از بلوکات اسپاهان حد شمالی بزررود و ماربین، شرقی شهرضا و سمیرم سفلی و کراج، جنوبی چهارمحال و غربی کرون و فریدن می باشد. مرکز آن فلاورجان، عده قراء آن 186، مساحت آن 112 فرسخ، سکنۀ آن 84277 تن و ناحیتی حاصلخیز است، آنجا برنج خوب به عمل می آید و گویند پشه بسیار دارد. (برهان). حمدالله مستوفی گوید: بیست پارچه دیه است گوناگون و قهدریجان و گلیشاد معظم قرای آن. (از نزهه القلوب ص 51). - امثال: مثل بوجارلنجان است، از هر طرف باد بیابد بادش میدهد، یعنی عقیدۀ ثابتی ندارد و پیرو هر قوی و زورمندی است
از توابع اسپاهان و دارای معدن نقره است. از بلوکات اسپاهان حد شمالی بزررود و ماربین، شرقی شهرضا و سمیرم سفلی و کراج، جنوبی چهارمحال و غربی کرون و فریدن می باشد. مرکز آن فلاورجان، عده قراء آن 186، مساحت آن 112 فرسخ، سکنۀ آن 84277 تن و ناحیتی حاصلخیز است، آنجا برنج خوب به عمل می آید و گویند پشه بسیار دارد. (برهان). حمدالله مستوفی گوید: بیست پارچه دیه است گوناگون و قهدریجان و گلیشاد معظم قرای آن. (از نزهه القلوب ص 51). - امثال: مثل بوجارلنجان است، از هر طرف باد بیابد بادش میدهد، یعنی عقیدۀ ثابتی ندارد و پیرو هر قوی و زورمندی است
منقانه. منقاله. منغاله. منگله. مگانه. در فارسی پنگان. ساعت آبی که در عربی بنکام نویسند. (حاجی خلیفه ج 2 ص 69). و منقانه و هی آله تؤخذ بها الاوقات... الساعه و تسمیها المغاربه المنجانه. ودر بربری و تونسی منگله و مگانه. ساعت بغلی یا ساعت دستی را بربرها منغاله گویند. (ازدزی ج 2 ص 617)
منقانه. منقاله. منغاله. منگله. مگانه. در فارسی پنگان. ساعت آبی که در عربی بنکام نویسند. (حاجی خلیفه ج 2 ص 69). و منقانه و هی آله تؤخذ بها الاوقات... الساعه و تسمیها المغاربه المنجانه. ودر بربری و تونسی منگله و مگانه. ساعت بغلی یا ساعت دستی را بربرها مُنغاله گویند. (ازدزی ج 2 ص 617)
کیسه ای بزرگ از پوست گوسفند دباغت کرده که درست از گوسفند بر آورند همیان همیانه انبانه، پوست بزغاله خشک کرده که قلندران در میان بندند و ذخیره درو نگاهدارند. یا از انبان تهی پنیر جستن، از غایت شره و آز عمل لغو و بیهوده انجام دادن، شکم بطن
کیسه ای بزرگ از پوست گوسفند دباغت کرده که درست از گوسفند بر آورند همیان همیانه انبانه، پوست بزغاله خشک کرده که قلندران در میان بندند و ذخیره درو نگاهدارند. یا از انبان تهی پنیر جستن، از غایت شره و آز عمل لغو و بیهوده انجام دادن، شکم بطن