معنی گنجانه - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با گنجانه
گنجینه
- گنجینه
- جای نگه داشتن چیزهای گرانبها، منسوب به گنج، جای گنج، خزانه
فرهنگ فارسی عمید
گنجینه
- گنجینه
- جای گنج، مخزن، مفتح، مال بسیار و محصول، گنج، خراج، موزه
فرهنگ لغت هوشیار
گنج نه
- گنج نه
- صاحب گنج خداوند خزانه: من او را در مدیحی روستم خواندم همی وین چنین باشد که خوانی گنج نه را گنجبان. (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
انجانه
- انجانه
- پنگان و پیاله. ج، اجاجین. (کذا). (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا