- لاشیدن(حِ گُ تَ)
پاشیدن. (آنندراج) ، تاراج و غارت کردن. تباه کردن. ناچیز کردن. لاش کردن:
ای پسر گر دل و دین را سفها لاش کنند
تو چو ایشان مکن و دین و دل خویش ملاش.
ناصرخسرو.
رنج کاران که گنج لاشانند
زرنگهدار و آب پاشانند.
سنائی
ای پسر گر دل و دین را سفها لاش کنند
تو چو ایشان مکن و دین و دل خویش ملاش.
ناصرخسرو.
رنج کاران که گنج لاشانند
زرنگهدار و آب پاشانند.
سنائی
