جدول جو
جدول جو

معنی قوادی - جستجوی لغت در جدول جو

قوادی
جاکشی
تصویری از قوادی
تصویر قوادی
فرهنگ لغت هوشیار
قوادی
عمل قوّاد
تصویری از قوادی
تصویر قوادی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوادی
تصویر بوادی
بیابانها و صحراها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوادی
تصویر نوادی
جمع واژۀ نادیه، نادی، حادثه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوافی
تصویر قوافی
جمع واژۀ قافیه، پشت گردن، پس گردن، آخر چیزی، در علوم ادبی یک مصوت یا رشته ای از چند صامت و مصوت که در آخرین کلمۀ ابیات یک قطعه شعر یا در آخرین کلمۀ مصراع های یک بیت تکرار شود، ولی این تکرار، تکرار یک کلمه با معنی واحد نباشد مانند «ﺴﺖ» و یا « ر»، پساوند، سرواده، در بیت اخیر کلمۀ «دارد» ردیف است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوادح
تصویر قوادح
جمع واژۀ قادحه، کرم دندان، کرم چوب خوره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عوادی
تصویر عوادی
جمع واژۀ عادیه، ویژگی آنچه سرایت می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غوادی
تصویر غوادی
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوادی
تصویر بوادی
بادیه ها، صحرا، بیابان، هامون، جمع واژۀ بادیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوادم
تصویر قوادم
جمع واژۀ قادمه، قادم، پیشرو، پر دراز از بال مرغ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قنادی
تصویر قنادی
پختن شیرینی، شیرینی پزی، فروختن شیرینی، شیرینی فروشی، مغازه ای که در آن شیرینی، خشکبار، شکلات و مانند آن به فروش می رسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عوادی
تصویر عوادی
عادیه (شتران) سخت دونده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غوادی
تصویر غوادی
جمع غادیه، پگاه روندگان جمع غادی غادیه در بامدارد روندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوادی
تصویر فوادی
دلی گشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنادی
تصویر قنادی
غند سازی غندگر ی، شیرینی فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوافی
تصویر قوافی
جمع قافیه، پساوند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوادم
تصویر قوادم
جمع قادم، سرها سرها آدمیان، جمع قادمه، پرها دراز
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی ندیدی، جمع نادی، پیش آمدهای سخت بد آمدها سوی ها کرانه ها شتران رمنده جمع نادیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوادی
تصویر بوادی
((بَ))
جمع بادیه، صحراها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قوافی
تصویر قوافی
((قَ))
جمع قافیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قنادی
تصویر قنادی
شیرینی پزی، دکان قناد، دکان شیرینی فروشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وادی
تصویر وادی
(دخترانه)
سرزمین، رود، نهر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از قوای
تصویر قوای
نیروهای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قواد
تصویر قواد
واسطه و دلال عمل منافی عفت، پاانداز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قواد
تصویر قواد
قائدها، جلوداران، پیشوایان، سرداران، فرماندهان سپاه، جمع واژۀ قائد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وادی
تصویر وادی
سرزمین، فضا، جایگاه، گشادگی میان دو کوه، دره، رودخانه
وادی خاموشان: کنایه از گورستان، برای مثال عاقبت منزل ما وادی خاموشان است / حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز (حافظ - ۵۳۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قواد
تصویر قواد
جاکش جافکش لنبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وادی
تصویر وادی
جاری، روان، سائل، دره، گذر سیل، گشادگی میان کوهها و تپه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قواد
تصویر قواد
((قَ وّ))
دیوث، بی غیرت، قلتبان، قرت، کلتبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وادی
تصویر وادی
رودبار، رود، درّه، صحرا، بیابان
فرهنگ فارسی معین