گوارش و پست و جز آن. (منتهی الارب). اسم لما یقمح من الجوارش و غیره کانه فعیله من القمح. (اقرب الموارد) ، اسم سفوفی است که در دهان پاشند و بمعنی جوارش نیز گفته اند و مطلق سنونات را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه)
گوارش و پست و جز آن. (منتهی الارب). اسم لما یقمح من الجوارش و غیره کانه فعیله من القمح. (اقرب الموارد) ، اسم سفوفی است که در دهان پاشند و بمعنی جوارش نیز گفته اند و مطلق سنونات را نیز نامند. (فهرست مخزن الادویه)
سر برداشتن شتر نزدیک حوض و بازایستادن از آب خوردن یا سر برآوردن بعد از آب خوردن. (منتهی الارب). سر برداشتن شتر از حوض و از آب خوردن بازایستادن در حالی که سیراب بود. (اقرب الموارد)
سر برداشتن شتر نزدیک حوض و بازایستادن از آب خوردن یا سر برآوردن بعد از آب خوردن. (منتهی الارب). سر برداشتن شتر از حوض و از آب خوردن بازایستادن در حالی که سیراب بود. (اقرب الموارد)
عباس بن احمد بن سعید بن مقاتل، مکنی به ابوالفضل. از محدثان است. وی از محمد بن زبان و جز او روایت کند و از او ابوذکریا یحیی بن علی طحان روایت دارد. او در شعبان سال 363 هجری قمری در گذشت. (اللباب فی تهذیب الانساب). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
عباس بن احمد بن سعید بن مقاتل، مکنی به ابوالفضل. از محدثان است. وی از محمد بن زبان و جز او روایت کند و از او ابوذکریا یحیی بن علی طحان روایت دارد. او در شعبان سال 363 هجری قمری در گذشت. (اللباب فی تهذیب الانساب). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
ناوناوان رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال: مر فلان یتمیح، ای یتکفا و معناه یتبختر و ینظر فی ظله. (اقرب الموارد) ، به چپ و راست مایل شدن شاخه و مست. (از اقرب الموارد)
ناوناوان رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال: مر فلان یتمیح، ای یتکفا و معناه ُ یتبختر و ینظر فی ظله. (اقرب الموارد) ، به چپ و راست مایل شدن شاخه و مست. (از اقرب الموارد)