جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قریح

ذریح

ذریح
داروی خشک سوده یا کوفته پراکندنی پاشیدنی در چشم و جراحات ذریره جمع ذرورات، نوعی بوی خوش عطر ذریره جمع اذره. گروزه (جمعیت)، پشته
فرهنگ لغت هوشیار

شریح

شریح
بریده گوشت، نازک و پهن شرم شرم زن چوز شرمگاه آلت تناسلی زن شرم زن، از اعلام مردانست
فرهنگ لغت هوشیار