معنی قمیص
- قمیص((قَ مِ))
- پیراهن
واژههای مرتبط با قمیص
قمیص
- قمیص
- پیراهن، جامۀ نازک و کوتاه که مردان زیر لباس بر تن می کنند، جامۀ نازک و بلند زنانه
قمیص
- قمیص
- پیراهن، بچه دان، گلاله پیراهن پنبه ای
قمیص
- قمیص
- پیراهن، پیرهن، جامه
خمیص
- خمیص
- باریک میان
قصیص
- قصیص
- روییدنگاه مو بالای سینه، آواز، تودری از گیاهان
قریص
- قریص
- لنگرکشتی، لنگرگاه کشتی گزنه
قماص
- قماص
- پریشانی ناآرامی
قلیص
- قلیص
- بسیار، آب بالا آمده
قمیه
- قمیه
- منگیاگر گروباز
