- قلائل
- جمع قلیل، اندک ها کم ها
معنی قلائل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع دلیل، راهنمایان پروهان ها فرنود ها، جمع دلیل، فرنودها، گواه ها جمع دلالت (دلاله) توضیح: در فارسی این کلمه را جمع دلیل گویند بمعنی برهانها صحبتها:) جواب هر یکی گفته ایم بدلایل عقلی و براهین منطقی (000 (جامع الحکمتین 306)، جمع دلیل، برهان، حجت
جمع جلیل، فرمندان
جمع حلیله، زنان شوی دار جمع حلیله زنان شوی دار
غلاله ها، پیراهنهای نازک، پیراهن ها و هر لباسی که زیر لباس دیگر پوشیده شود، جمع واژۀ غلاله
جمع قبیله
جمع قلوس، ماده اشتران
جمع قلیه، تواهه ها بنگرید به قلیه قلاید در فارسی، جمع قلاده، گردنبندها قلاده گردن بند ها گلوبندها: و فراید قلاید رشید الدین و طواط که گوش و گردن آفاق بدان متحلی است. . ، جمع قلاده
قلال اندک قلقلان
قله ها، بلندترین نقاط، سر کوه ها، سبوها، کوزه ها، کوزه های بزرگ یا کوچک، جمع واژۀ قله
سخنگو
چوب و ادیج داربست مو
شب نیک
گویندۀ سخن، سخنگو