معنی غلائل - فرهنگ فارسی عمید
معنی غلائل
غلائل
غلاله ها، پیراهنهای نازک، پیراهن ها و هر لباسی که زیر لباس دیگر پوشیده شود، جمع واژۀ غلاله
تصویر غلائل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غلائل
غلائل
غلائل
شهری از شهرهای خزاعه. (منتهی الارب). از بلاد خزاعه در حجاز است. (از معجم البلدان) (تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
غلائل
غلائل
جَمعِ واژۀ غَلیلَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به غَلیلَه شود
لغت نامه دهخدا
دلائل
دلائل
جمع دلیل، راهنمایان پروهان ها فرنود ها، جمع دلیل، فرنودها، گواه ها جمع دلالت (دلاله) توضیح: در فارسی این کلمه را جمع دلیل گویند بمعنی برهانها صحبتها:) جواب هر یکی گفته ایم بدلایل عقلی و براهین منطقی (000 (جامع الحکمتین 306)، جمع دلیل، برهان، حجت
فرهنگ لغت هوشیار
غوائل
غوائل
جمع غائله، سختی ها بدی ها پتیار ها جمع غائله (غایله) سختی ها بلاها
فرهنگ لغت هوشیار
حلائل
حلائل
جَمعِ واژۀ حلیل. (ترجمان علامه) ، جَمعِ واژۀ حلیله. (دهار) : و حلائل ابنائکم. (قرآن 23/4)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.