قصوب (قَ) گوسپند که پشم وی برند. (منتهی الارب). من الغنم، التی تجزها. (اقرب الموارد) ادامه... گوسپند که پشم وی بُرند. (منتهی الارب). من الغنم، التی تجزها. (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
قصوب (رَ بَ) قصب. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قصب شود ادامه... قَصْب. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قَصْب شود لغت نامه دهخدا