جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با قلوب

قلوب

قلوب
جَمعِ واژۀ قلب. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) :
تو میروی و خبر نداری
اندر عقبت قلوب و ابصار.
سعدی.
لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل. (قرآن 178/7).
- افعال قلوب، نزد نحویان از نواسخی هستند که دو مفعول میخواهند. این افعال عبارتند از ظن و اخوات آن، چون ظننت زیدا عالماً. (از اقرب الموارد).
- حروف قلوب، اصطلاحی است در علم جفر. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 356 شود.
، جَمعِ واژۀ قُلب. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به قلب شود
لغت نامه دهخدا

قلوب

قلوب
بسیار برگردنده. (منتهی الارب). متقلب پرتقلب. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). رجوع به قَلّوب و قلیب شود
لغت نامه دهخدا

مقلوب

مقلوب
وارونه شده، برگردانیده شده، در ادبیات در فن بدیع شعر یا سخنی که در آن کلمات مقدّم و مؤخّر شده یا کلماتی مانند رگ و گر، رقیب و قریب، شارع و شاعر، جادوانه و جاودانه، ابدا و ادبا و امثال این ها به کار برده شده باشد، برای مِثال هست انیس و کریم ورنشناسی / زود بخوان باشگونه میرک سینا (امیرعلی یوزی تکین - لغتنامه - مقلوب)، برگشته، واژگون
مقلوب
فرهنگ فارسی عمید