معنی قتات - جستجوی لغت در جدول جو

قتات(قَتْ تا)

لغت نامه دهخدا

قتات(قَ / قُ)

لغت نامه دهخدا

قتات

تصویری از قتات — تصویر قتات

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قتال — تصویر قتال

جنگیدن و کشتن، جنگ کردن، کارزار، پیکار

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از فتات — تصویر فتات

خرده و شکستۀ چیزی، ریزۀ هر چیز

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از قضات — تصویر قضات

قاضی ها، حاکم شرع ها، دادرس ها، رواکننده های حاجت، جمع واژۀ قاضی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از شتات — تصویر شتات

پراکنده شدن، تفرق، پراکندگی، متشتت، متفرق، پراکنده

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از قتاد — تصویر قتاد

درختی خاردار که از ساقۀ آن کتیرا می گیرند، گون

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از قلات — تصویر قلات

جمع قلته، مغاک های آبگیر ده، قلعه

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قضات — تصویر قضات

جمع قاضی

فرهنگ لغت هوشیار

به حفره که در زیر زمین جهت جاری شدن آب حفر نمایند قنات گویند و بیشتر در قدیم معمول بوده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتار — تصویر قتار

بوی دیگ افزار، بوی بریانی، بوی استخوان سوخته، بوی مشک بید

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قوات — تصویر قوات

جمع قابله، مانافان ماماها، جمع قوه، توانایی ها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هتات — تصویر هتات

پر گوی یاوه گوی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قطات — تصویر قطات

سنگخوار سنگخوارک، جمع قطا قطوات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قرات — تصویر قرات

مشک ناب فرمشک

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتاب — تصویر قتاب

درد روده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتاد — تصویر قتاد

گون از گیاهان گون

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتام — تصویر قتام

گرد خاک، سیاهی

فرهنگ لغت هوشیار

با یکدیگر کارزار کردن، محاربه، مقاتله بسیار کشنده، بسیار قتل کننده

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتان — تصویر قتان

گرد خاک تیره

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از قتوت — تصویر قتوت

سخن چین: مرد، سخن دزد: مرد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از فتات — تصویر فتات

ریزه خرده ریز و شکسته از هر چیز، ریزه نان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از عتات — تصویر عتات

پیکار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شتات — تصویر شتات

فرقت، متفرق و پریشان، پراکنده کردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از حتات — تصویر حتات

آوازها، غوغا

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بتات — تصویر بتات

توشه مانه هرگز گلیم باف

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از شتات — تصویر شتات

((شَ))

پراکندگی، پراکنده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از فتات — تصویر فتات

((فُ))

ریزه و شکسته از هرچیز، ریزه نان

فرهنگ فارسی معین

تصویری از قتال — تصویر قتال

((قِ))

کشتن، جنگ کردن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از قتال — تصویر قتال

((قَ تّ))

بسیار کشنده، بسیار قتل کننده

فرهنگ فارسی معین

تصویری از قضات — تصویر قضات

((قُ))

جمع قاضی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از قنات — تصویر قنات

((قَ))

کاریز، مجرای آب زیرزمینی

فرهنگ فارسی معین

تصویری از قنات — تصویر قنات

کاریز، کهریز

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از قضات — تصویر قضات

دادگران، داوران

فرهنگ واژه فارسی سره