- فَخُور
- مفتخر، افتخار
معنی فَخُور - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی گیاه خوش بو، ریحان الشیوخ، برنجاسف،
بومادران، گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های ریز بریده و گل های سفید یا زرد چتری که مصرف دارویی دارد، قیصوم، برتاشک، بوماران، ژابیژ، علف هزاربرگ
بومادران، گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های ریز بریده و گل های سفید یا زرد چتری که مصرف دارویی دارد، قیصوم، برتاشک، بوماران، ژابیژ، علف هزاربرگ
متفکّر، عزیزی
بی پروا، پررنگ، بی ادب، بی شرم، پررو، شجاع، جسور، بدون ترس، دلیر، گستاخ
صبور، بیمار
ترسناک
تقلّب شده، نادرست
بی علاقگی، بی اخلاقی
بخشنده
فضول، کنجکاوی