معنی جَسُور جَسُور بی پروا، پررنگ، بی ادب، بی شرم، پررو، شجاع، جسور، بدون ترس، دلیر، گستاخ بی پَروا، پُررَنگ، بی اَدَب، بی شَرم، پُررو، شُجاع، جَسور، بِدونِ تَرس، دَلیر، گُستاخ دیکشنری عربی به فارسی