معنی فُجُور
فُجُور
بی علاقگی، بی اخلاقی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با فُجُور
حُضُور
حُضُور
حُضور
دیکشنری عربی به فارسی
ظُهُور
ظُهُور
ظُهور، ظاهِر
دیکشنری عربی به فارسی
شُعُور
شُعُور
اِحساس، اِحساسات، حِسّ
دیکشنری عربی به فارسی
مُجُون
مُجُون
شَهوَت رانی، بی حَیایی
دیکشنری عربی به فارسی
سُرُور
سُرُور
سُرور، لَذَّت، خُوشایَندی
دیکشنری عربی به فارسی
فُتُون
فُتُون
پُف دار بودَن، وَسوَسِه ها
دیکشنری عربی به فارسی
فَخُور
فَخُور
مُفتَخِر، اِفتِخار
دیکشنری عربی به فارسی
غُرُور
غُرُور
بی اَدَبی، غُرور، خودپَسَندی، تَکَبُّر
دیکشنری عربی به فارسی
فَكُور
فَكُور
مُتِفَکِّر، عَزیزی
دیکشنری عربی به فارسی