جدول جو
جدول جو

معنی فورا - جستجوی لغت در جدول جو

فورا
به شتاب، بی درنگ
تصویری از فورا
تصویر فورا
فرهنگ فارسی عمید
فورا
بشتاب، دردم، بیدرنگ، در حال، در تازی نیامده باشتاب زود
تصویری از فورا
تصویر فورا
فرهنگ لغت هوشیار
فورا
بی درنگ
تصویری از فورا
تصویر فورا
فرهنگ واژه فارسی سره
فورا
آنی، بزودی، بلادرنگ، بلافاصله، بی تامل، بی درنگ، درحال، سریعاً، فی الحال، فی الفور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صفورا
تصویر صفورا
(دخترانه)
مصرف کننده اندوخته ها، خالی کننده ظروف، نام همسر حضرت موسی (ص)، دختر حضرت شعیب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فوران
تصویر فوران
بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار، جوشش، جهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(نَ اَ کَ دَ)
بشتاب. دروقت. دردم. بی درنگ. حالی. درحال. درساعت. (یادداشت مؤلف). رجوع به فور شود
لغت نامه دهخدا
(ذُ)
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن، جوشیدن رگ و برجستن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب). رجوع به فوج، فوح و فوخ شود
لغت نامه دهخدا
نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد، (برهان)، ظاهراً جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده، و مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه کرده است، رجوع به فور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از فوران
تصویر فوران
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوران
تصویر فوران
((فَ وَ))
جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله، جهیدن رگ، جوشش، جهش
فرهنگ فارسی معین
انفجار، جوشش، جهش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از فوران
تصویر فوران
ثورانٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فوران
تصویر فوران
Eruption, Gushing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فوران
تصویر فوران
éruption, jaillissant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فوران
تصویر فوران
Ausbruch, sprudelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فوران
تصویر فوران
mlipuko, mvua ya mvua
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupção, jorrando
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور آنی، بلافاصله، به طور فوری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از فوران
تصویر فوران
آتش فشانی , بہنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فوران
تصویر فوران
অগ্ন্যুৎপাত , প্রবাহিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فوران
تصویر فوران
การปะทุ , พุ่งออกมา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فوران
تصویر فوران
噴火 , 噴出する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فوران
تصویر فوران
patlama, fışkıran
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupcja, tryskający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فوران
تصویر فوران
爆发 , 涌出的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فوران
تصویر فوران
התפרצות , שוטף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فوران
تصویر فوران
분출 , 솟구치는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فوران
تصویر فوران
letusan, mengalir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
извержение , струящийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فوران
تصویر فوران
uitbarsting, spuitend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فوران
تصویر فوران
eruzione, zampillante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
erupción, arrollador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فوران
تصویر فوران
виверження , що випливає
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فوران
تصویر فوران
ज्वालामुखी विस्फोट , बहने वाला
دیکشنری فارسی به هندی