معنی فوران فوران (ذُ) جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن، جوشیدن رگ و برجستن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب). رجوع به فوج، فوح و فوخ شود لغت نامه دهخدا