جدول جو
جدول جو

معنی فوران - جستجوی لغت در جدول جو

فوران
بیرون آمدن آب یا مایعی از جایی با فشار، جوشش، جهیدن
تصویری از فوران
تصویر فوران
فرهنگ فارسی عمید
فوران
(ذُ)
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن، جوشیدن رگ و برجستن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، دمیدن بوی مشک. (منتهی الارب). رجوع به فوج، فوح و فوخ شود
لغت نامه دهخدا
فوران
نام شهر کنوج است که از شهرهای هند باشد، (برهان)، ظاهراً جمع فور است که نام عمومی شاهان کنوج بوده، و مؤلف برهان در اطلاق جمع آن بر شهر اشتباه کرده است، رجوع به فور شود
لغت نامه دهخدا
فوران
جوشیدن دیگ و چشمه و جز آن
تصویری از فوران
تصویر فوران
فرهنگ لغت هوشیار
فوران
((فَ وَ))
جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله، جهیدن رگ، جوشش، جهش
تصویری از فوران
تصویر فوران
فرهنگ فارسی معین
فوران
انفجار، جوشش، جهش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فوران
ثورانٌ
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به عربی
فوران
Eruption, Gushing
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فوران
éruption, jaillissant
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فوران
mlipuko, mvua ya mvua
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به سواحیلی
فوران
آتش فشانی , بہنے والا
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به اردو
فوران
অগ্ন্যুৎপাত , প্রবাহিত
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به بنگالی
فوران
การปะทุ , พุ่งออกมา
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به تایلندی
فوران
爆发 , 涌出的
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به چینی
فوران
patlama, fışkıran
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
فوران
噴火 , 噴出する
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فوران
התפרצות , שוטף
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به عبری
فوران
분출 , 솟구치는
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به کره ای
فوران
letusan, mengalir
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
فوران
ज्वालामुखी विस्फोट , बहने वाला
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به هندی
فوران
uitbarsting, spuitend
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به هلندی
فوران
eruzione, zampillante
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فوران
erupción, arrollador
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فوران
виверження , що випливає
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فوران
erupcja, tryskający
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به لهستانی
فوران
Ausbruch, sprudelnd
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به آلمانی
فوران
извержение , струящийся
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به روسی
فوران
erupção, jorrando
تصویری از فوران
تصویر فوران
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فورانی
تصویر فورانی
منسوب به فوران از مردن فور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
Effervescent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
sprudelnd
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
шипучий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
efervescente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
musujący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فورانی
تصویر فورانی
булькаючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی