جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با فوراً

فوراً

فوراً
بشتاب. دروقت. دردم. بی درنگ. حالی. درحال. درساعت. (یادداشت مؤلف). رجوع به فور شود
لغت نامه دهخدا

فوران

فوران
جوشیدن یا جهیدن آب از چشمه یا لوله، جهیدن رگ، جوشش، جهش
فوران
فرهنگ فارسی معین