غرغر، سخن گفتن زیر لب، سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غر و لند کردن، ژکیدن، رکیدن، زکیدن، لند لند کردن، لندیدن، غر غر کردن، دندیدن
غرغر، سخن گفتن زیر لب، سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غُر و لُند کردن، ژَکیدن، رَکیدن، زَکیدن، لُند لُند کردن، لُندیدن، غُر غُر کردن، دَندیدن
غنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بندک، بنجک، پنجک، غندش، کندش، پندش، کلن، غند، گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، غُندِش، کَندِش، پُندَش، کُلَن، غُند، گُل غُنده
درختی از خانوادۀ پیاله داران با برگ های پهن و دندانه دار و گل های خوشه ای با میوه ای گرد کوچک قهوه ای رنگ و حاوی روغن که به عنوان آجیل مصرف می شود، پندک، بندق، گلوژ، گلوز کنایه از سرانگشت حنابسته فندق بستن: کنایه از حنا بستن به سرانگشتان
درختی از خانوادۀ پیاله داران با برگ های پهن و دندانه دار و گل های خوشه ای با میوه ای گرد کوچک قهوه ای رنگ و حاوی روغن که به عنوان آجیل مصرف می شود، پَندُک، بُندُق، گِلوژ، گِلوز کنایه از سرانگشت حنابسته فندق بستن: کنایه از حنا بستن به سرانگشتان
غنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بندک، بنجک، پنجک، غندش، بندش، پندش، کلن، غند، گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، غُندِش، بَندَش، پُندَش، کُلَن، غُند، گُل غُنده
غنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بندک، بنجک، پنجک، کندش، بندش، پندش، کلن، غند، گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، کَندِش، بَندَش، پُندَش، کُلَن، غُند، گُل غُنده
غنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بندک، بنجک، پنجک، غندش، کندش، بندش، کلن، غند، گل غنده
غُنده، هر چیز پیچیده و گلوله شده، پنبۀ زده شده که آن را برای رشتن گلوله کرده باشند، پنبۀ گلوله شده، بَندَک، بُنجَک، پُنجَک، غُندِش، کَندِش، بَندَش، کُلَن، غُند، گُل غُنده
گلوله پنبه برزده که به جهت رشتن مهیا کرده باشند: سبیخه کندش، چوبی که حلاجان پنبه برزده را برآن پیچند تا گلوله شود. گیاهی است از تیره سوسنیها و از دسته سور نجانها که آنرا خربق سفید نیز گویند. برگها یش متناوب و بیضوی و بسیار بزرگ بار گبرگهای متعددست. گلها یش سفید مایل بزرد و گل آذینش خوشه ایست که در انتهای میوه اش مرکب از سه کپسول پیوسته بهم از قاعده است و در بالا از یکدیگر مجزا میشوند خربق سفید خربق ابیض پلخم کندس. یا جوهر کندش. آلکالو ئیدی است بنام وراترین که در کندش موجود است. توضیح در برخی ماخذ کندش را مرادف با چوبک اشنان نیز ذکر کرده اند
گلوله پنبه برزده که به جهت رشتن مهیا کرده باشند: سبیخه کندش، چوبی که حلاجان پنبه برزده را برآن پیچند تا گلوله شود. گیاهی است از تیره سوسنیها و از دسته سور نجانها که آنرا خربق سفید نیز گویند. برگها یش متناوب و بیضوی و بسیار بزرگ بار گبرگهای متعددست. گلها یش سفید مایل بزرد و گل آذینش خوشه ایست که در انتهای میوه اش مرکب از سه کپسول پیوسته بهم از قاعده است و در بالا از یکدیگر مجزا میشوند خربق سفید خربق ابیض پلخم کندس. یا جوهر کندش. آلکالو ئیدی است بنام وراترین که در کندش موجود است. توضیح در برخی ماخذ کندش را مرادف با چوبک اشنان نیز ذکر کرده اند
آلتی است فلزی که در آن سنگ مخصوص و فتیله تعبیه کرده اند و با آن آتش روشن کنند پارسی است درختی است از تیره پیاله داران و از دسته فندق ها که در مناطق گرم و معتدل نیمکره شمالی می روید. برگهایش دارای بریدگی های مضاعف است و پهنک برگها در سطح خلفی دارای پرز می باشد، گلهای نر این گیاه از گلهای ماده جدا هستند ولی هر دو بر روی یک پایه قرار دارند. بنا بر این فندق جزو گیاهان یک لپه است. گلهای نر در بهار تشکیل سنبله های درازی می دهند و گلهای ماده تشکیل اعضا پیاله مانند قرمزی را می دهند که پس از باروری میوه فندق در داخل این پیاله ها تشکیل می شود. تکثیر این گیاه اکثر بوسیله قلمه یا خوابانیدن صورت می گیرد مغز دانه فندق به مصرف خوراک انسان می رسد و از آن روغنی هم می گیرند که در عطرسازی به کار می رود جلوز بندق شجره الجلوز جوز فنطس قوقن فندق آغاجی. یا فندق صحرایی. گونه وحشی درخت فندق را گویند که در جنگلها می روید فندق وحشی. یا فندق وحشی. فندق صحرایی. یا فندق هندی. گیاهی است از تیره بقولات که در غالب نواحی گرم آمریکا و افریقا و آسیا (از جمله جنوب ایران) می روید. شاخه هایش دارای خارهایی است برنگ زرد و در قاعده برگهایش نیز یک زوج خار کوچک دیده می شود. برگهایش مرکب و به بزرگی 30 سانتیمتر است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش نیام و دارای یک تا دو دانه است. قسمت مورد استفاده این گیاه دانه های آنست که مورد استفاده طبی دارد. بعلاوه از دانه های آن میتوانند مقادیری روغن گیاهی استخراج کنند طعم دانه های این گیاه تلخ است ولی در طب به عنوان ضد کرم و ضد تب نوبه و تقویت از آن استفاده می کنند. گیاه مذبور در بلوچستان بمقدار زیاد میروید فندق هندی قارچ رته ریتهه اطیوط اطموط اطماط ریته تخم ابلیس، لب معشوق، سر انگشت محبوب. یا فندق سنجاب رنگ. زمین ارض. یا فندق سیم. ستاره کوکب. آلتی است فلزی که در آن سنگ مخصوص و فتیله تعبیه کرده اند و با آن آتش روشن کنند (غالبا برای آتش زدن سیگار به کار رود)
آلتی است فلزی که در آن سنگ مخصوص و فتیله تعبیه کرده اند و با آن آتش روشن کنند پارسی است درختی است از تیره پیاله داران و از دسته فندق ها که در مناطق گرم و معتدل نیمکره شمالی می روید. برگهایش دارای بریدگی های مضاعف است و پهنک برگها در سطح خلفی دارای پرز می باشد، گلهای نر این گیاه از گلهای ماده جدا هستند ولی هر دو بر روی یک پایه قرار دارند. بنا بر این فندق جزو گیاهان یک لپه است. گلهای نر در بهار تشکیل سنبله های درازی می دهند و گلهای ماده تشکیل اعضا پیاله مانند قرمزی را می دهند که پس از باروری میوه فندق در داخل این پیاله ها تشکیل می شود. تکثیر این گیاه اکثر بوسیله قلمه یا خوابانیدن صورت می گیرد مغز دانه فندق به مصرف خوراک انسان می رسد و از آن روغنی هم می گیرند که در عطرسازی به کار می رود جلوز بندق شجره الجلوز جوز فنطس قوقن فندق آغاجی. یا فندق صحرایی. گونه وحشی درخت فندق را گویند که در جنگلها می روید فندق وحشی. یا فندق وحشی. فندق صحرایی. یا فندق هندی. گیاهی است از تیره بقولات که در غالب نواحی گرم آمریکا و افریقا و آسیا (از جمله جنوب ایران) می روید. شاخه هایش دارای خارهایی است برنگ زرد و در قاعده برگهایش نیز یک زوج خار کوچک دیده می شود. برگهایش مرکب و به بزرگی 30 سانتیمتر است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش نیام و دارای یک تا دو دانه است. قسمت مورد استفاده این گیاه دانه های آنست که مورد استفاده طبی دارد. بعلاوه از دانه های آن میتوانند مقادیری روغن گیاهی استخراج کنند طعم دانه های این گیاه تلخ است ولی در طب به عنوان ضد کرم و ضد تب نوبه و تقویت از آن استفاده می کنند. گیاه مذبور در بلوچستان بمقدار زیاد میروید فندق هندی قارچ رته ریتهه اطیوط اطموط اطماط ریته تخم ابلیس، لب معشوق، سر انگشت محبوب. یا فندق سنجاب رنگ. زمین ارض. یا فندق سیم. ستاره کوکب. آلتی است فلزی که در آن سنگ مخصوص و فتیله تعبیه کرده اند و با آن آتش روشن کنند (غالبا برای آتش زدن سیگار به کار رود)