غرغر، سخن گفتن زیر لب، سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غر و لند کردن، ژکیدن، رکیدن، زکیدن، لند لند کردن، لندیدن، غر غر کردن، دندیدن
دندیدن. (ناظم الاطباء). اسم مصدر از دندیدن. نجوا. رمز. (یادداشت مؤلف). سخن گفتن باشد با کسی چنانکه دیگری درنیابد. و به عربی رمز و ایما نامند. (از آنندراج) (برهان). سخن وکلام مرموز. و رجوع به دندیدن شود، نمازی که آهسته خوانده شود، لندیدن از خشم، زمزمه کردن از شعف. (ناظم الاطباء)