این لغت را هنینگ با فرند که معرب پرند است از یک ریشه میداند. (حاشیۀ برهان چ معین). جوهر تیغ و شمشیر. (برهان). پرند. گوهر. گهر. جوهر شمشیر. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فرند شود
این لغت را هنینگ با فِرِنْد که معرب پرند است از یک ریشه میداند. (حاشیۀ برهان چ معین). جوهر تیغ و شمشیر. (برهان). پرند. گوهر. گهر. جوهر شمشیر. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فِرِنْد شود
آجرچینی لبۀ باغچه یا جوی و مانند آن، برای مثال تذرو تا همی اندر خرند خایه نهد / گوزن تا همی از شیر پر کند پستان (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۹) اشنان، گیاهی از خانوادۀ اسفناج با شاخه های باریک، برگ های ریز و طعم شور که معمولاً در شوره زارها می روید، آذربویه، خلخان، آذربو، اشنیان، شنان
آجرچینی لبۀ باغچه یا جوی و مانند آن، برای مِثال تذرو تا همی اندر خرند خایه نهد / گوزن تا همی از شیر پُر کند پستان (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۹) اِشنان، گیاهی از خانوادۀ اسفناج با شاخه های باریک، برگ های ریز و طعم شور که معمولاً در شوره زارها می روید، آذَربویِه، خَلخان، آذَربو، اُشنَیان، شُنان
پلید، گندیده، بدبو، در علم زیست شناسی عشقه، گیاهی با برگ های درشت و ساقه های نازک که به درخت می پیچد و بالا می رود، پاپیتال، لوک، جلبوب، دارسج، ازفچ، غساک، لبلاب، نیژ، نویچ، بدسگان، سن، فژغند، برای مثال ایا سروبن در تک وپوی آنم / که فرغند آسا بپیچم به تو بر (رودکی - ۵۰۰)
پلید، گندیده، بدبو، در علم زیست شناسی عَشَقه، گیاهی با برگ های درشت و ساقه های نازک که به درخت می پیچد و بالا می رود، پاپیتال، لوک، جلبوب، دارسج، ازفچ، غساک، لبلاب، نیژ، نویچ، بدسگان، سَن، فژغند، برای مِثال ایا سروبن در تک وپوی آنم / که فرغند آسا بپیچم به تو بر (رودکی - ۵۰۰)
فرند. جوهر شمشیر، تابان و فروزنده گردانیدن. (ناظم الاطباء) : فاما خداوندان معروف گفته اند که وی (جمال) شوق شمع است که شمع را برافروزاند. (نوروزنامه)، متشعشع گردانیدن، دارای نور و روشنائی گشتن. (ناظم الاطباء). افروزانیدن. افروزیدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به افروزانیدن شود
فِرِند. جوهر شمشیر، تابان و فروزنده گردانیدن. (ناظم الاطباء) : فاما خداوندان معروف گفته اند که وی (جمال) شوق شمع است که شمع را برافروزاند. (نوروزنامه)، متشعشع گردانیدن، دارای نور و روشنائی گشتن. (ناظم الاطباء). افروزانیدن. افروزیدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به افروزانیدن شود
ردیفی از آجر که روی زمین کنار جوی یا باغچه جنب یکدیگر چینند خشتکاری اطراف باغچه و کنار صفه و ایوان، ردیف رده قطار، گیاهی است شبیه اشنان که بدان رخت شویند و اشخار و قلیا از آن سازند
ردیفی از آجر که روی زمین کنار جوی یا باغچه جنب یکدیگر چینند خشتکاری اطراف باغچه و کنار صفه و ایوان، ردیف رده قطار، گیاهی است شبیه اشنان که بدان رخت شویند و اشخار و قلیا از آن سازند
غربالی سیمی دارای سوراخهای نسبته بزرگ که با آن غلات را پاک کنند، نوعی غربال که بدان خاک و شن را میبیزند. طنابی که به چوب یا درختی آویزند و بر آن نشسته در هوا آیند و روند تاب ارجوحه، ریسمانی که یک سر آنرا حلقه کنند و در زیر خاک پنهان سازند و سر دیگر را شخصی گرفته در کمین مینشینند تا آدمی یا جانوری را که پای در آن میان نهند به سوی خود کشند و او را بگیرند، فنی است از جمله فنون کشتی گیری پای خود را به پای دیگری بند کند و او را بیندازد و آنرا به عربی شغزبیه نامند
غربالی سیمی دارای سوراخهای نسبته بزرگ که با آن غلات را پاک کنند، نوعی غربال که بدان خاک و شن را میبیزند. طنابی که به چوب یا درختی آویزند و بر آن نشسته در هوا آیند و روند تاب ارجوحه، ریسمانی که یک سر آنرا حلقه کنند و در زیر خاک پنهان سازند و سر دیگر را شخصی گرفته در کمین مینشینند تا آدمی یا جانوری را که پای در آن میان نهند به سوی خود کشند و او را بگیرند، فنی است از جمله فنون کشتی گیری پای خود را به پای دیگری بند کند و او را بیندازد و آنرا به عربی شغزبیه نامند
پارسی تازی گشته فرندل از گیاهان دارویی گیاهی است علفی و پایا بارتفاع 60 سانتیمتر از تیره حنا که دارای برگهای متناوب یا متقابل است. گل هایش ارغوانی است. از این گیاه در حدود 30 گونه شناخته شده است و آن در غالب دشتهای مرطوب اروپا و افریقا و آسیا (از جمله ایران) در کنار گودالها و جریان های آی می روید. جام گل آن دارای گلبرگهایی به طول 12 برابر کاسبرگهاست. پرچمهایش 12 عددند. سر شاخه های این گیاه دارای تانن و گلوکزیدی به نام سالیکروزید است از سرشاخه های گلدار آن به عنوان دافع جراحات و قابض و ضداسهال استفاده می شود و به علاوه در موارد التهاب و تورم امعا و اسهال خونی به کار می رود و مصرفش در طی 3 تا 4 روز باعث رفع عارضه مذکور و زایل شدن خون از مدفوع میشود. از عصاره های این گیاه برای رفع اسهال کودکان در اسهال خونی باسیلی استفاده می کنند و به علاوه جهت رفع التهاب حاد دستگاه تناسلی زنان و رفع خارش آنها و نیز جهت معالجه برخی امراض جلدی از قبیل اکزما به کار می رود. گلوکزید این گیاه را به صورت قرصهایی به نام سالیکرین یا سالیکروزید که قرص هایی 5 میلی گرمی هستند به بازار عرضه داشته اند و در روز به تعداد 8 تا 10 قرص می توان به کار برد. گیاه مذبور در اکثر نقاط ایران بخصوص اطراف رضائیه و مازندران می روید
پارسی تازی گشته فرندل از گیاهان دارویی گیاهی است علفی و پایا بارتفاع 60 سانتیمتر از تیره حنا که دارای برگهای متناوب یا متقابل است. گل هایش ارغوانی است. از این گیاه در حدود 30 گونه شناخته شده است و آن در غالب دشتهای مرطوب اروپا و افریقا و آسیا (از جمله ایران) در کنار گودالها و جریان های آی می روید. جام گل آن دارای گلبرگهایی به طول 12 برابر کاسبرگهاست. پرچمهایش 12 عددند. سر شاخه های این گیاه دارای تانن و گلوکزیدی به نام سالیکروزید است از سرشاخه های گلدار آن به عنوان دافع جراحات و قابض و ضداسهال استفاده می شود و به علاوه در موارد التهاب و تورم امعا و اسهال خونی به کار می رود و مصرفش در طی 3 تا 4 روز باعث رفع عارضه مذکور و زایل شدن خون از مدفوع میشود. از عصاره های این گیاه برای رفع اسهال کودکان در اسهال خونی باسیلی استفاده می کنند و به علاوه جهت رفع التهاب حاد دستگاه تناسلی زنان و رفع خارش آنها و نیز جهت معالجه برخی امراض جلدی از قبیل اکزما به کار می رود. گلوکزید این گیاه را به صورت قرصهایی به نام سالیکرین یا سالیکروزید که قرص هایی 5 میلی گرمی هستند به بازار عرضه داشته اند و در روز به تعداد 8 تا 10 قرص می توان به کار برد. گیاه مذبور در اکثر نقاط ایران بخصوص اطراف رضائیه و مازندران می روید