معنی افرند
- افرند (اِ رِ)
- فرند. جوهر شمشیر، تابان و فروزنده گردانیدن. (ناظم الاطباء) : فاما خداوندان معروف گفته اند که وی (جمال) شوق شمع است که شمع را برافروزاند. (نوروزنامه)، متشعشع گردانیدن، دارای نور و روشنائی گشتن. (ناظم الاطباء). افروزانیدن. افروزیدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به افروزانیدن شود
