نادرستی کردن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، غدر کردن، گربه شانه کردن، چپ رفتن، نیرنگ ساختن، مکایدت کردن، تنبل ساختن، سالوسی کردن، نارو زدن، تبندیدن، حقّه زدن، گول زدن، پشت هم اندازی کردن، دستان آوردن، خدعه کردن، غدر داشتن، شید آوردن، فریفتن، ترفند کردن، کید آوردن، غدر اندیشیدن، مکر کردنبرای مثال ز روز واپسین آن کش خبر نیست / جز اورندیدنش کار دگر نیست (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۴)نادرستی کردن
حیلِه کردن، فَریب دادن، کَلَک زدن، غَدر کَردَن، گُربِه شانِه کَردَن، چَپ رَفتَن، نِیرَنگ ساختَن، مُکایِدَت کَردَن، تُنبُل ساختَن، سالوسی کَردَن، نارُو زَدَن، تَبَندیدَن، حُقِّه زَدَن، گول زَدَن، پُشتِ هَم اَندازی کَردَن، دَستان آوَردَن، خُدعِه کَردَن، غَدر داشتَن، شَید آوَردَن، فَریفتَن، تَرفَند کَردَن، کَید آوَردَن، غَدر اَندیشیدَن، مَکر کَردَنبرای مِثال ز روز واپسین آن کش خبر نیست / جز اورندیدنش کار دگر نیست (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۴)