جدول جو
جدول جو

معنی غیبتگر - جستجوی لغت در جدول جو

غیبتگر
آنکه کارش غیبت کردن و بدگویی است، غیبت کننده، بدگویی کننده در غیاب مردم
تصویری از غیبتگر
تصویر غیبتگر
فرهنگ فارسی عمید
غیبتگر
بدگویی کننده در غیاب مردم
تصویری از غیبتگر
تصویر غیبتگر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیباگر
تصویر دیباگر
دیباباف، دیبافروش، دیباجی، دیباچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعبتگر
تصویر لعبتگر
لعبت ساز، عروسک ساز، بت ساز، بتگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبت گو
تصویر غیبت گو
آنکه بد دیگران را در غیاب آنان بگوید، غیبت گوینده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غارتگر
تصویر غارتگر
کسی که مال مردم را غارت کند، غارت کننده، تاراج کننده
فرهنگ فارسی عمید
اپارک تاراجگر این است کزو رخنه به کاشانه من شد تاراجگر خانه ویرانه من شد (وحشی) کسیکه مال مردم را به تاراج برد غارت کننده، راهزن دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعبتگر
تصویر لعبتگر
لعبت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غارتگر
تصویر غارتگر
((~. گَ))
کسی که مال مردم را به تاراج برد، راهزن، دزد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیب گو
تصویر غیب گو
آنکه غیب گوید، کسی که از غیب خبر دهد و از اسرار و امور نهانی سخن بگوید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبگو
تصویر غیبگو
پیشگو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیبگر
تصویر زیبگر
زیبنده و آرایش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبگو
تصویر غیبگو
خبر دادن از اسرار نهانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
دش یاد، ناپیدایی، بدگویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بتگر
تصویر بتگر
بت ساز، بت تراشی، کسی که بت می سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
مقابل حضور، غایب شدن، ناپیدا شدن، پنهان شدن از نظر نهان بودن
در شیعۀ اثناعشری، نهان بودن امام دوازدهم از انظار
بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
غیبت صغرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم از چهار سال بعد از تولد یعنی از سال ۲۶۰ (هجری قمری) تا مدت ۶۹ سال (سال ۳۲۹ هجری قمری) که سال فوت چهارمین نایب آن حضرت بوده
غیبت کبرا: در شیعۀ اثناعشری، غیبت امام دوازدهم پس از غیبت صغرا که تا هنگام ظهور ادامه خواهد داشت
غیبت کردن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
غیبت گفتن: بدگویی کردن پشت سر کسی، زشت یاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
عیب کسی در قفای او گفتن، بدگوئی در غیاب کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
((غِ یْ بَ))
ناپدید شدن، ناپدیدی، عدم حضور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
بد گفتن پشت سر کسی، عیب کسی را در غیاب وی گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیبت
تصویر غیبت
Absence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
отсутствие
دیکشنری فارسی به روسی
відсутність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
अनुपस्थिति
دیکشنری فارسی به هندی