جدول جو
جدول جو

معنی غیبتگر

غیبتگر
آنکه کارش غیبت کردن و بدگویی است، غیبت کننده، بدگویی کننده در غیاب مردم
تصویری از غیبتگر
تصویر غیبتگر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غیبتگر

غیبتگر

غیبتگر
بدگو. (ناظم الاطباء). بدگویی کننده. آنکه کارش غیبت و بدگویی از مردم باشد. رجوع به غیبت شود
لغت نامه دهخدا

غیبت گو

غیبت گو
آنکه بد دیگران را در غیاب آنان بگوید، غیبت گوینده
غیبت گو
فرهنگ فارسی عمید

غارتگر

غارتگر
کسی که مال مردم را غارت کند، غارت کننده، تاراج کننده
غارتگر
فرهنگ فارسی عمید

غارتگر

غارتگر
اپارک تاراجگر این است کزو رخنه به کاشانه من شد تاراجگر خانه ویرانه من شد (وحشی) کسیکه مال مردم را به تاراج برد غارت کننده، راهزن دزد
فرهنگ لغت هوشیار