جدول جو
جدول جو

معنی دیباگر

دیباگر
دیباباف، دیبافروش، دیباجی، دیباچی
تصویری از دیباگر
تصویر دیباگر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دیباگر

دیباگر

دیباگر
دیباباف. (آنندراج). بافندۀ دیبا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دیباذر

دیباذر
دی به آذر، نام روز هشتم از هر ماه خورشیدی که که زردشتیان در این روز جشنی برپا می کردند، برای مِثال ز دیباذرت خرمی بهره باد / همان آذرت سال و مه شهره باد (فردوسی - لغت نامه - دیباذر)
دیباذر
فرهنگ فارسی عمید

دیبدار

دیبدار
نوعی است از تیره مخروطیان شبیه سرو دارای چوبی چرب و تند بو و برگهای ساده و پهن چوب آن بمصرف دکل کشتی میرسد، درختی است مانند کاج و شیره ای دارد که سابقا بمصرف علاج لقوه میرسید صنوبر هندی شجره الجن
فرهنگ لغت هوشیار

دیباچه

دیباچه
مقدمه، شرحی که در اول کتاب نوشته شود، و بمعنی رخساره هم گویند
دیباچه
فرهنگ لغت هوشیار

دیباجی

دیباجی
دیبایی دیبا فروش منسوب به دیباج. آنکه دیبا و حریر بافد، آنچه که از دیبا و حریر بافته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار