جدول جو
جدول جو

معنی غَربِيّ - جستجوی لغت در جدول جو

غَربِيّ
غربی
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دور ریخته شده، هدف
دیکشنری عربی به فارسی
شمال غربی وار، شمال غربی
دیکشنری عربی به فارسی
غربی گونه، در جهت غربی
دیکشنری عربی به فارسی
بی فکر، احمق، احمقانه
دیکشنری عربی به فارسی
تهوّع آور، انزجار
دیکشنری عربی به فارسی
بیگانه، عجیب، غریب، خنده دار، طنزآمیز، دورگه، عجیب و غریب، زشت و غیرطبیعی، ویژه، بی خود، دلنشین، معمولی
دیکشنری عربی به فارسی
ثروتمند
دیکشنری عربی به فارسی
صورتی، گلگون
دیکشنری عربی به فارسی
الزامی، فرضی
دیکشنری عربی به فارسی
غارمانند
دیکشنری عربی به فارسی
گازی، مهاجم
دیکشنری عربی به فارسی
عصبی، عصبانی
دیکشنری عربی به فارسی
قابل مشاهده، بصری
دیکشنری عربی به فارسی
جنگ طلب، نظامی
دیکشنری عربی به فارسی
تاریک، افسرده کننده، غمگین
دیکشنری عربی به فارسی
سگ مانند، سگ سگ
دیکشنری عربی به فارسی
شرطی، پلیس
دیکشنری عربی به فارسی
شرقی، شرق
دیکشنری عربی به فارسی
شرکتی، مشرک
دیکشنری عربی به فارسی
پرجمعیّت، محبوب، مردمی
دیکشنری عربی به فارسی
حرفی، کلمه به کلمه
دیکشنری عربی به فارسی
سرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی