معنی وَردِيّ
وَردِيّ
صورتی، گلگون
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با وَردِيّ
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
أَرضِيّ
أَرضِيّ
زَمینی
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّيّ
بَرِّيّ
وَحشی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرفِيّ
حَرفِيّ
حَرفی، کَلَمِه بِه کَلَمِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَربِيّ
حَربِيّ
جَنگ طَلَب، نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَرِّيّ
ذَرِّيّ
اَتُمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَادِيّ
عَادِيّ
دُنیَوِی، عادی، رایِج، مَعمولی، دُشمَنانِه، مُنَظَّم
دیکشنری عربی به فارسی
شَركِيّ
شَركِيّ
شِرکَتی، مُشرِک
دیکشنری عربی به فارسی
شَرقِيّ
شَرقِيّ
شَرقی، شَرق
دیکشنری عربی به فارسی