معنی أَرضِيّ
أَرضِيّ
زمینی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَرضِيّ
فَرضِيّ
فَرضِيّ
اِلزامی، فَرضی
دیکشنری عربی به فارسی
أَصلِيّ
أَصلِيّ
اَصلی
دیکشنری عربی به فارسی
أَنفِيّ
أَنفِيّ
بینی
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّيّ
بَرِّيّ
وَحشی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرفِيّ
حَرفِيّ
حَرفی، کَلَمِه بِه کَلَمِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَربِيّ
حَربِيّ
جَنگ طَلَب، نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَرِّيّ
ذَرِّيّ
اَتُمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَرَضِيّ
عَرَضِيّ
اِتِّفاقی، تَصادُفی
دیکشنری عربی به فارسی