معنی شَرطِيّ
شَرطِيّ
شرطی، پلیس
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با شَرطِيّ
شَركِيّ
شَركِيّ
شِرکَتی، مُشرِک
دیکشنری عربی به فارسی
شَرقِيّ
شَرقِيّ
شَرقی، شَرق
دیکشنری عربی به فارسی
أَرضِيّ
أَرضِيّ
زَمینی
دیکشنری عربی به فارسی
بَردِيّ
بَردِيّ
سَرد، پاپیروس
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِّيّ
بَرِّيّ
وَحشی
دیکشنری عربی به فارسی
حَرفِيّ
حَرفِيّ
حَرفی، کَلَمِه بِه کَلَمِه
دیکشنری عربی به فارسی
حَربِيّ
حَربِيّ
جَنگ طَلَب، نِظَامی
دیکشنری عربی به فارسی
ذَرِّيّ
ذَرِّيّ
اَتُمی
دیکشنری عربی به فارسی
شَوكِيّ
شَوكِيّ
خاردار، سُتون فَقَرات
دیکشنری عربی به فارسی